چرا* من آخرین نفری بودم که فهمیدم
Took the stage, then you stole the show
صحنه رو تو دست گرفتی و فقط فیلم بازی کردی
Another unsuspecting sunday afternoon
یه بعد ازظهر یکشنبه بدون بدگمانی دیگه
I was captured by that stare
اون ستاره منو گیر انداخت
Now I’m shattered, but I don’t care
حالا خرد و داغون شدم، اما اهمییتی نمیدم
And the people walking by don’t have a clue
و آدمایی که دارن قدم میزنن، هیچ سرنخی ندارن که
That I kissed your face
من صورتت رو بوسیدم
Till the sun was in our eyes
تا وقتی که چشمای ما روشنایی بخش همدیگس
Till the afternoon arrived
تا زمانی که بعداز ظهر از راه رسید
And I can’t explain
و نمیتونم تشریحش کنم
Last night I saw the fireworks
شب گذشته داشتم آتش بازی رو تماشا میکردم
The kind of pain that never hurts
مهربونیه مشقت و رنج و اینکه هیچوقت آزار دهنده نیست
The one you hate to love is made for you
اونیکه ازش تنفر داری ، واسه تو ساخته شده
Another unsuspecting Sunday afternoon
یه بعد ازظهر یکشنبه بدون بدگمانی دیگه
Monday is a funny thing
دوشنبه یه چیز خنده داره
Still waiting for the phone to ring
هنوزم منتظر تلفنم تا زنگ بخوره
?Will my imagination take it slow
یعنی تخیلاتم باعث میشه که زنگ خوردن به تاخیر بی افته؟
Oh yeah After Saturday, my life is changed
بعد از یکشنبه زندگیم تغییر میکنه
In a moment, it was rearranged
تو یه لحظه، تمامه ترتیب ها به هم میخوره
Strange how easy it is, letting go
عجیبه که چقدر آسون این اتفاق می افته،ولش کن(بگذریم)
And I miss your face
دلم واسه اون چهرت تنگ شده
Like the sun was in my eyes
انگار خورشید تو چشمام بود(واضح میدیدم)
And now I’m running blind
و حالا دارم کور کورانه میدوم
And I can’t explain
و نمیتونم تشریحش کنم
Last night I saw the fireworks
شب گذشته داشتم آتش بازی رو تماشا میکردم
The kind of pain that never hurts
مهربونیه مشقت و رنج و اینکه هیچوقت آزار دهنده نیست
The one you hate to love is made for you
اونیکه ازش تنفر داری ، واسه تو ساخته شده
Another unsuspecting Sunday afternoon
یه بعد ازظهر یکشنبه بدون بدگمانی دیگه
OOoh, ahhh, ooooh This sweet relief, unexpected things
این خلاصی و راحتی شیرین،چیزهای غیر منتظره…
This is the end of, only the beginning
این پایانه یگانه شروع ماست
I miss your face, like the sun was in my eyes (Like the afternoon)
دلم واسه چهرت تنگ شده،کاملا واضح و خوب میدیدم
Now I’m running blind running blind
اما حالا دارم مثل کورها میدوم
I can’t explain
نمیتونم توضیحش بدم
Last night I saw the fireworks,
شب گذشته داشتم آتش بازی رو تماشا میکردم
the kind of pain that never hurts
مهربونیه مشقت و رنج و اینکه هیچوقت آزار دهنده نیست
The one you hate to love that’s made for you
اونیکه ازش تنفر داری ، واسه تو ساخته شده
Another unsuspecting Sunday afternoon
یه بعد ازظهر یکشنبه بدون بدگمانی دیگه